۱۲ مهر ۱۴۰۴
نوشته شده در ساعت 21:17 توسط lostsenpai
داشتم به یادداشتهای مهر سال گذشته نگاه میکردم که فهمیدم روزای سختی رو داشتم میگذروندم. الان هم همینطور البته نه به شدت پارسال که اگه این گواهینامه نباشه میتونم بگم وضعیتم خیلی خیلی خیلی بهتره. اینقدر تاکید کردم تا عمق ماجرا رو خودتون درک کنید :)
بعد مدتها یه مانهوای ژانر ترسناک که نصفه خونده بودمش رو دوباره رفتم سراغش و خوندمش و آخرش اینجوری بودم کاش اون روزایی که درگیر پیدا کردن یه مانهوای خوب بودم میرفتم سراغش. دیروز اتفاقا بالاخره کارای پایاننامه رو هم شروع کردم و همین اول کار فهمیدم پیدا کردن منبع مزخرفترین کاره.
تصمیم گرفتم تا آخر مهر بمونم و بعدش برگردم تهران.